تبلیغات(Advertising)
تبلیغات(Advertising) ریشه در زندگی اجتماعی انسانها دارد. عملی است که در آن فروشنده یا تولیدکننده با انجام امری سعی میکند که خریدار بالقوه را از تولید این محصول آگاه کند.
انسان ها از آغاز پیدایش اجتماعات تا امروز که در عصر الکترونیک به سر میبرند، همواره در جهان پیام ها زندگی کرده و میکنند.
رسانندگان پیام ها نیز در گذشته و حال با خط و کتابت و ابزارهای ارتباطی جدید به تبلیغ میپرداختهاند. از این طریق انسانها در همه ی ادوار، افکار، خواستهها، شناختها، دانشها و آگاهی هایشان را به صورت پیام به دیگران انتقال میدادهاند.
تبلیغات (Advertising) بخشی از فرآیند بازاریابی یک محصول، خدمت یا ایده محسوب میشود و در واقع رساندن پیامی در مورد محصولات و خدمات است که سبب افزایش آگاهی مخاطبان میشود به گونه ای که باعث متقاعدکردن مخاطبان بالقوه برای خرید آن محصول و یا خدمت شود.
تبلیغ برای مؤثر بودن باید خلاقانه و ابتکاری باشد طوری که در ذهن مخاطب ماندگار شود و با دیدن نشانهای تبلیغ یادآوری شود. عنوان جذاب و متن مناسب که مزیت ها وبرتری های محصول را در عین سادگی و صداقت بیان می نماید از ویژگی های اصلی یک تبلیغ است.
اهداف تبلیغات
در تبلیغات معمولاً اهداف متفاوتی دنبال میشود که در زیر به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
- آگاهی مشتریان در مورد محصولات و یا خدمات جدید
- آگاه کردن مشتریان از طرز کار و یا قیمت جدید یک محصول
- ایجاد تصویری روشن و قدرتمند از کسب و کار
- ترغیب مشتریان به خرید محصول
- تشویق مشتری برای اتخاذ تصمیم خرید فوری محصول و یا خدمت
تعریف تبلیغات
تبلیغات(Propaganda) از واژه لاتین«Propagare» گرفته شده است. از نظر لغوی، به معنای «پخش کردن»، «منتشر کردن» و «چیزی را شناسانیدن» است.
امروزه این واژه معنایی دقیقتر یافته و تأثیر بر عقیده را میرساند؛ که در آن هدف، بیش از محتوی اهمیت دارد.
در تعریف اجمالی تبلیغات، میتوان گفت: تبلیغات دادن آگاهی های خاص و اعمال نظر در جهتدهی به افکار عمومی با استفاده از وسایلی مانند زبان، خط، تصویر و نمایش است.
این آگاهی بخشی و جهت دهی از سوی تبلیغات، میتواند درست، دقیق و شفاف باشد و با افزودن اطلاعات، تنویر افکار و تلطیف عواطف، به اعتلای فکری و فرهنگی انسانها کمک رساند، یا نادرست و مبهم و دروغین و غرض آلود باشد و نقشی ویرانگر ایفا نماید.
تبلیغات از نگاه بزرگان
اگر بخواهیم تعریف تبلیغات را از زبان یکی از بزرگان این علم بگوییم، وینستون فلتچر گزینه مناسبی است،
او در کتابش میگوید: «تبلیغات یکی از راه های ارتباط با مشتریان بالقوه و بالفعل در بازاریابی است».
البرت لاسکر که او را بهعنوان پدر تبلیغات نوین میشناسند، تبلیغات را «فروشنده در پشت دستگاه چاپ تعریف میکند.
مرحوم علی اسدی در کتاب «افکار عمومی و تبلیغات» ضمن اشاره به تعاریف مربوط به تبلیغات در نظریات خوش بینانه و بدبینانه در بخش نتیجهگیری، ویژگیهای تبلیغات نوین را شامل عینیت، عدم دلبستگی، پنهانکاری و ظرافتهای علمی عنوان میکند.
دکتر دانیل استاریچ معتقد است. «آگهی نمایشی است که به وسیله یک شخص یا یک مؤسسه معین انتشار مییابد و هدف آن نفوذ در عقاید و اعمل مردم است».
به گفته جف آی ریچاردز «خلاقیت بدون استراتژی را هنر و خلاقیت با استراتژی را تبلیغات گویند».
دیوید آگیلوی میگوید: «چیزی که باعث میشود مصرف کننده محصولی را خریداری کند، محتوای تبلیغات است نه شکل ظاهری آن.
او همچنین در سخن دیگری بیان میکند که چیزی که در تبلیغات میگویید مهمتر از نحوه بیان شما است».
طبق گفته هنری فورد «شرکتی که به خاطر صرفهجویی در هزینهها، تبلیغات خود را متوقف میکند. مانند کسی است که برای صرفهجویی در وقت ساعتش را متوقف کند».
لوین کولیج تبلیغات را به عنوان جان یک تجارت مطرح میکند. همچنین از نظر او تقاضای جمعی، تقریباً بطور تمام و کمال بخاطر توسعه تبلیغات به وجود آمده است.
ایزاک آسیموف معتقد است که برای چرخاندن چرخ یک تجارت، به چیزی بیش از سرمایه نیاز است. در حقیقت سه عامل پویایی، خلاقیت و تبلیغات هستند که چرخهای یک تجارت را میگردانند.
استفان لیکاک تبلیغات را مخلوط آگاهانهای از چاپلوسی و تهدید میداند.
از نظر مارک تواین نیز بسیاری از چیزهای کوچک به واسطه تبلیغات صحیح، بزرگ شدند.
لئونارد دوب، مشاور مؤسسه تحلیل تبلیغات چنین توصیفی درباره تبلیغات ارائه می دهد: «اقدامات منطقی که فرد یا افرادی ذینفع از راه تلقین برای نظارت بر حالات روانی گروههایی از افراد و در نتیجه نظارت بر اعمال آنها به عمل می آورند».
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]